بیخودی خندیدیم
که بگوییم دلی خوش داریم

بیخودی حرف زدیم
که بگوییم زبان هم داریم

و قفس هامان را
زود زود رنگ زدیم
و نشستیم لب رود
و به آب سنگ زدیم

ما به هر دیواری
آینه بخشیدیم
که تصور بکنیم
یک نفر با ماهست

ما زمان را دیدیم
خسته در ثانیه ها
باز با خود گفتیم
شب زیبایی هست!

بیخودی پرسه زدیم
صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم
سهممان کم نشود

ما خدا را با خود
سر دعوا بردیم
و قسم ها خوردیم
ما به هم بد کردیم
ما به هم بد گفتیم

بیخودی داد زدیم
که بگوییم توانا هستیم
بیخودی پرسیدیم
حال همدیگر را
که بگوییم محبت داریم
بیخودی ترسیدیم
از بیان غم خود
و تصور کردیم
که شهامت داریم

ما حقیقت ها را
زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم
که زرنگی کردیم

روی هر حادثه ای
حرفی از پول زدیم
از شما می پرسم
ما که را گول زدیم ؟!

زندگی کن به شیوه خودت ... با قوانین خودت ... !!!
مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند ...
برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی ...
چه خوب ... چه بد ...
موضوع صحبتشان خواهی شد. !!!!
پس زندگی کن به شیوه خودت ......
... چه خوب ... چه بد ...

هی.....

امتحانا داره یکی بعد یکی دیگه میاد میره ........... هر امتحان که میگذره میگم از انتحان بعدی میخونم ولی نه انگار همون رویه که تو دبیرستان داشتن تو دانشگاه هم هست .........

خسته شدم ۳ واحد رو افتادم که امید نیست که پاسم کنه ............

دیگه از این به بعد درس میخونم ..............

نه از فردا دیگه........... شاید هم از ترم بعد؟؟؟

آسمون آرزومون پر از ابرای تیره.........لالایی واست بخونم تا شاید خوابت بگیره

اگه از خواب نپریدی توی خواب خدارو دیدی.....یه جوری بپرس ازش که دلامون چرا اسیره

باز که چشماتو نبستی ببینم باز که نشستی........میدونم یجوری هستی که دلت از همه سیره

اما بهتره بدونی طبق اصل مهربونی........دل واسه عاشق نبودن راه نداره ناگزیره